به گزارش مشرق، سه سال و اندی پیش، فوتبال ایران به روزگاری دچار شده بود که خدا نکند تکرار شود. هر روز نام یک مربی به عنوان گزینه هدایت تیم ملی مطرح میشد و کار به جایی رسیده بود که آن افتضاح معروف در فرودگاه در هنگام استقبال از کلمنته اسپانیایی رخ داد.
وضعیت همین طور بود تا این که نام "کارلوس کیروش" روی زبان اهالی فدراسیون نقش بست. ابتدا همه فکر کردند که این حرف یک شوخی از جنس شوخیهای کفاشیان است اما وقتی پای مرد پرتغالی به ایران باز شد، کمکمک همه فهمیدند که انگار قرار است اتفاق خوبی در فوتبال ایران بیفتد.
سرمربی تیم ملی پرتغال در جام جهانی 2010 به ایران آمده بود و میخواست سرمربی تیم ملی ما شود. فضای فوتبال کاملا از این انتخاب استقبال کرد و کمتر کسی نسبت به آینده فوتبال ایران با کیروش، ابراز ناامیدی میکرد.
همان روزها بود که کسی از کیروش پرسید "مزه چلوکباب ایرانی را چطور دیده است؟" و مرد پرتغالی پاسخ داده بود که "حرفهای مهمتری برای بحث وجود دارد". کیروش از همان روز نخست نشان داده بود که آمده تا کار کند، آمده تا کار جدی کند.
در طول سه سال و اندی که کیروش پرتغالی زمام امور تیم ملی را در دست داشت بارها از تشکیلات فوتبال ایران ایراد گرفت، اخم کرد، قهر کرد، از زمین تمرین و زمان مسابقات لیگ اشکال گرفت و خلاصه خاطر مسئولان فوتبال ایران و خیلی از پیشکسوتان و کارشناسان فوتبال فارسی را آزرد.
در همان روزهای که کیروش از "زمین و زمان" شکایت میکرد، چند مربی "زبده" – و حتما بالاتر از کیروش – تقاضای کار در تیم ملی ایران را کرده بودند، ولی مسئولان ورزشی به خاطر جو حمایتی ایجاد شده به سود کیروش دست ردبه سینه آنها زدند؛ تعجب ندارد چون این حرفی است که وزیر ورزش و جوانان در نشست خبری اخیرش فاش کرد.
البته دکتر گودرزی نگفت که کدام مربیان "زبده" میخواستند به ایران بیایند و حتی تعداد آنها را هم نگفت.
حالا کیروش رفته تا فضای فوتبال نفس تازهای بکشد و از بند تحقیر و ایرادهای او خلاص شود. حالا دیگر میشود درهای فوتبال را به روی آن مربیان زبده – که وزیر آدرسشان را داده بود- باز کنیم تا فوتبال ما را تکان اساسی بدهند.
از امروز باید خوشحال باشیم که دیگر کسی از زمینهای خراب تمرین ایراد نمی گیرد، کسی به تقویم لیگ و جام حذفی و اردوهای تیم ملی کار ندارد و کسی دیگر نیست که مدام بگوید بازیها کیفیت ندارند، اردوها کیفیت ندارند و ...
فدراسیون فوتبال ، وزارت ورزش و جوانان و همه دست اندرکاران فوتبال ایران! کیروش رفت و حالا باید روند قهرمانی در آسیا را کلید بزنید. آن مردی که ترکیب تیم ملی را دفاعی میچید و جلوی آرژانتین 90 دقیقه مقاومت میکرد، رفته است. از حالا میتوانیم به بازی هجومی تیم ملی امید داشته باشیم و گلهای بیشمارش برای حریفان قد و نیم قد آسیایی و جهانی را بشماریم.
آقای وزیر ورزش! شما پس از شکست خفیف برابر آرژانتین – که مردم را به خیابانها کشاند – ابراز خوشحالی کردید و ضمن دادن پیام به ملیپوشان از فدراسیون خواستید که پاداش پیروزی به آنها بدهند؛ پاداشی که البته هنوز وصول نشده است اما حالا حرفتان چیز دیگری است و میگویید تیم ملی کاری نکرده و باخت به تیمهایی مثل آرژانتین (آن هم با اختلاف یک گل) خوشحالی ندارد!
فوتبال ایران حالا میتواند با اقتدار قهرمان آسیا شود و با قدرت از گروه مقدماتی جام جهانی 2018 صعود کند. اصلا اشارهای به صعود به جام جهانی نمیکنیم، چون فرضمان بر این است که این کار را با اقتدار تمام انجام میدهیم و هدف اصلی صعود از مرحله گروهی است.
کیروش با تمام بدیهایش از ایران رفته و همه زمینهای تمرین ما با کیفیت شدهاند، اردوهای تیم ملی به دلیل بی پولی لغو نمیشوند، لباسهای ملیپوشان با یک بار یا حتی دو بار شستن آب نمیرود، لیگ پر از پدیدههای با استعداد است، رییس فدراسیون در پاسخ به ایرادهای رسانهها از امکانات تیم ملی نمیخندد و به جای پرداختن به مشکلات تیم ملی با "گوشی" جدیدش عکس "سلفی" نمیاندازد و ...
حالا دیگر کمترین انتظار هر ایرانی قهرمانی در آسیا و صعود مقتدرانه از مرحله گروهی جام جهانی روسیه است.
جامعه رسانهای کشور، مردم و هواداران تیم ملی، پیشکسوتان و کارشناسان، فوتبالیستها، داوران و مربیان، همه و همه از پیروزیهای پرگل تیم ملی و قهرمانیاش در آسیا استقبال میکنند. ما از همین حالا منتظریم که قهرمانی چهارم در آسیا را جشن بگیریم.
آقای وزیر و آقای رییس فدراسیون فوتبال! قهرمانی و صعود به یک هشتم نهایی جام جهانی خواسته ما نیست، بلکه توقعی است که از شما داریم. تنها خواسته ما از شما این است که وقتی آن مربیهای تراز اول، زبده و سرشناس به ایران میآیند، ماجرای کلمنته را تکرار نکنید و دسته جمعی سوار پله برقی نشوید. این را میخواهیم چون میدانیم شما به فرودگاه نرفتن را خوب بلدید.
وضعیت همین طور بود تا این که نام "کارلوس کیروش" روی زبان اهالی فدراسیون نقش بست. ابتدا همه فکر کردند که این حرف یک شوخی از جنس شوخیهای کفاشیان است اما وقتی پای مرد پرتغالی به ایران باز شد، کمکمک همه فهمیدند که انگار قرار است اتفاق خوبی در فوتبال ایران بیفتد.
سرمربی تیم ملی پرتغال در جام جهانی 2010 به ایران آمده بود و میخواست سرمربی تیم ملی ما شود. فضای فوتبال کاملا از این انتخاب استقبال کرد و کمتر کسی نسبت به آینده فوتبال ایران با کیروش، ابراز ناامیدی میکرد.
همان روزها بود که کسی از کیروش پرسید "مزه چلوکباب ایرانی را چطور دیده است؟" و مرد پرتغالی پاسخ داده بود که "حرفهای مهمتری برای بحث وجود دارد". کیروش از همان روز نخست نشان داده بود که آمده تا کار کند، آمده تا کار جدی کند.
در طول سه سال و اندی که کیروش پرتغالی زمام امور تیم ملی را در دست داشت بارها از تشکیلات فوتبال ایران ایراد گرفت، اخم کرد، قهر کرد، از زمین تمرین و زمان مسابقات لیگ اشکال گرفت و خلاصه خاطر مسئولان فوتبال ایران و خیلی از پیشکسوتان و کارشناسان فوتبال فارسی را آزرد.
در همان روزهای که کیروش از "زمین و زمان" شکایت میکرد، چند مربی "زبده" – و حتما بالاتر از کیروش – تقاضای کار در تیم ملی ایران را کرده بودند، ولی مسئولان ورزشی به خاطر جو حمایتی ایجاد شده به سود کیروش دست ردبه سینه آنها زدند؛ تعجب ندارد چون این حرفی است که وزیر ورزش و جوانان در نشست خبری اخیرش فاش کرد.
البته دکتر گودرزی نگفت که کدام مربیان "زبده" میخواستند به ایران بیایند و حتی تعداد آنها را هم نگفت.
حالا کیروش رفته تا فضای فوتبال نفس تازهای بکشد و از بند تحقیر و ایرادهای او خلاص شود. حالا دیگر میشود درهای فوتبال را به روی آن مربیان زبده – که وزیر آدرسشان را داده بود- باز کنیم تا فوتبال ما را تکان اساسی بدهند.
از امروز باید خوشحال باشیم که دیگر کسی از زمینهای خراب تمرین ایراد نمی گیرد، کسی به تقویم لیگ و جام حذفی و اردوهای تیم ملی کار ندارد و کسی دیگر نیست که مدام بگوید بازیها کیفیت ندارند، اردوها کیفیت ندارند و ...
فدراسیون فوتبال ، وزارت ورزش و جوانان و همه دست اندرکاران فوتبال ایران! کیروش رفت و حالا باید روند قهرمانی در آسیا را کلید بزنید. آن مردی که ترکیب تیم ملی را دفاعی میچید و جلوی آرژانتین 90 دقیقه مقاومت میکرد، رفته است. از حالا میتوانیم به بازی هجومی تیم ملی امید داشته باشیم و گلهای بیشمارش برای حریفان قد و نیم قد آسیایی و جهانی را بشماریم.
آقای وزیر ورزش! شما پس از شکست خفیف برابر آرژانتین – که مردم را به خیابانها کشاند – ابراز خوشحالی کردید و ضمن دادن پیام به ملیپوشان از فدراسیون خواستید که پاداش پیروزی به آنها بدهند؛ پاداشی که البته هنوز وصول نشده است اما حالا حرفتان چیز دیگری است و میگویید تیم ملی کاری نکرده و باخت به تیمهایی مثل آرژانتین (آن هم با اختلاف یک گل) خوشحالی ندارد!
فوتبال ایران حالا میتواند با اقتدار قهرمان آسیا شود و با قدرت از گروه مقدماتی جام جهانی 2018 صعود کند. اصلا اشارهای به صعود به جام جهانی نمیکنیم، چون فرضمان بر این است که این کار را با اقتدار تمام انجام میدهیم و هدف اصلی صعود از مرحله گروهی است.
کیروش با تمام بدیهایش از ایران رفته و همه زمینهای تمرین ما با کیفیت شدهاند، اردوهای تیم ملی به دلیل بی پولی لغو نمیشوند، لباسهای ملیپوشان با یک بار یا حتی دو بار شستن آب نمیرود، لیگ پر از پدیدههای با استعداد است، رییس فدراسیون در پاسخ به ایرادهای رسانهها از امکانات تیم ملی نمیخندد و به جای پرداختن به مشکلات تیم ملی با "گوشی" جدیدش عکس "سلفی" نمیاندازد و ...
حالا دیگر کمترین انتظار هر ایرانی قهرمانی در آسیا و صعود مقتدرانه از مرحله گروهی جام جهانی روسیه است.
جامعه رسانهای کشور، مردم و هواداران تیم ملی، پیشکسوتان و کارشناسان، فوتبالیستها، داوران و مربیان، همه و همه از پیروزیهای پرگل تیم ملی و قهرمانیاش در آسیا استقبال میکنند. ما از همین حالا منتظریم که قهرمانی چهارم در آسیا را جشن بگیریم.
آقای وزیر و آقای رییس فدراسیون فوتبال! قهرمانی و صعود به یک هشتم نهایی جام جهانی خواسته ما نیست، بلکه توقعی است که از شما داریم. تنها خواسته ما از شما این است که وقتی آن مربیهای تراز اول، زبده و سرشناس به ایران میآیند، ماجرای کلمنته را تکرار نکنید و دسته جمعی سوار پله برقی نشوید. این را میخواهیم چون میدانیم شما به فرودگاه نرفتن را خوب بلدید.